فرهنگی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نماز اول وقت

26 بهمن 1392 توسط شاه حسینی

یکی از دوستان نزدیک شهید رجائی چنین می گوید:روزی حدود ظهر نزد شهید بزرگوار رجائی بودم که صدای اذان شنیده شد،در حالی که ایشان از جایشان حرکتی کردند،و می خواستند خود را برای اقامه نماز آماده کنند،یکی از خدمتگزاران وارد اتاق شده و گفت:غذا آماده است،سرد می شود اجازه بدهید بیاورم،شهید رجائی فرمودند:خیر بعد از نماز.

وقتی خدمتگزار از اتاق خارج شد،ایشان با چهره ای متبسم ولی آرام خطاب به من فرمودند:عهد کرده ام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم و اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم،یک روز روزه می گیرم.

 

منبع:داستان هایی از نماز - جلد اول -ص ۱۶۸- نویسنده شهید احمد میرخلف زاده و قاسم میرخلف زاده

 1 نظر

درس آموزی از شهید

05 بهمن 1392 توسط شاه حسینی

 

از جبهه برگشته بود براي مرخصي. دير وقت بود که رسيد خانه.زمستان بود و هوا هم سرد.کليد در حياط را داشت ولي در ورودي هال از پشت قفل بود. رفته بود توي زيرزمين و همان جا روي خاک ، توي سرما و بدون پتو خوابيده بود.
نمي خواست کسي را بيدار کند.


دانش آموز شهيد مسعود دارابي

 نظر دهید »

سردار سرلشكر شهید مهدى زین الدین

26 آبان 1392 توسط شاه حسینی

[سردار سرلشكر شهید مهدى زین الدین ]

نحوه شهادت

در آبان سال 1363 شهید زین‌الدین به همراه برادرش مجید (كه مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشكر علی‌بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حركت می‌كنند. در آنجا به برادران می‌گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم كه خودم و برادرم شهید شدیم!

موقعی كه عازم منطقه می‌شوند، راننده‌شان را پیاده كرده و می‌گویند: خودمان می‌رویم. حتی در مقابل درخواست یكی از برادران، مبنی بر همراه شدن با آنها، برادر مهدی به او می‌گوید: تو اگر شهید بشوی، جواب عمویت را نمی‌توانیم بدهیم، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می‌توانیم بدهیم.

فرمانده محبوب بسیجیها، سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین، در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش از این جسم خاكی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند. همان طور كه برادران را توصیه می‌كرد:

ما باید حسین‌وار بجنگیم؛

حسین‌وار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه؛

حسین‌وار جنگیدن یعنی دست از همه چیز كشیدن در زندگی؛

ای كاش جانها می‌داشتیم و در راه امام حسین(ع) فدا می‌كردیم؛

از همرزمانش سبقت گرفت و صادقانه به آنچه معتقد بود و می‌گفت عمل كرد و عاشقانه به دیدار حق شتافت.

 

[سردار سرلشكر شهید مهدى زین الدین ]

گوشه ای از وصیتنامه

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ كس نمی‌تواند پاسداری از اسلام كند در حالی كه ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیكار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته كه به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تكلیف می‌كنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل كردن و حسین‌وار زندگی كردن. در زمان غیبت كبری به كسی «منتظر» گفته می‌شود و كسی می‌تواند زندگی كند كه منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد.

 1 نظر

مادر!من از تشنگی شهید شدم

09 مهر 1392 توسط شاه حسینی



خدايا مرا به خاطر گناهاني که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجيهشان مي کنم ببخش! شهيد مصطفي چمران

اسير شده بوديم،ما رو بردند « اردوگاه العماره » داخل اردوگاه تعدادي از شهداي ايراني رو ديدم .معلوم بود بعد از اسارت به شهادت رسيده بودند.
جمله اي که روي دست يکي از شهداي اونجا نوشته شده بود،با خوندنش مو به بدنم راست شد و به شدت گريه کردم.اون جمله رو هيچ وقت فراموش نمي کنم.شما هم بخونيد و فراموش نکنيد.
روي دست آن شهيد با خودکار نوشته شده بود:مادر! من از تشنگي شهيد شدم

 1 نظر

چادر گل قرمزی

02 مهر 1392 توسط شاه حسینی

براي همه دختراش که به سن تکليف مي رسيدن يه چادر مي گرفت . يه چادر گل قرمزي هم براي من خريده بود و قرار بود اون روز سر سفره افطار بهم هديه بده . قبل از افطار بهش گفتم : امروز تو مدرسه وقتي دوستم فهميد قراره برام چادر بخري بهم گفت : ما ديشب هيچي براي افطار نداشتيم، خوش به حال شما که چادر هم داريد هيچي نگفت و بلند شد رفت همه نشسته بوديم سر سفره و منتظر اذان بوديم که ديدم کاسه آش رو آورد داد به من و گفت : ببر براي دوستت گفتم : پس خودمون با چي افطار کنيم؟ گفت : با هموني که دوستت ديشب افطار کرد! (شهيده کبري حسن زاده)

 نظر دهید »

تواضع

24 شهریور 1392 توسط شاه حسینی

بسم الله را گفته و نگفته شروع كردم به خوردن .
حاجي داشت حرف مي زد و سبزي پلو را با تن ماهي قاطي مي كرد.
هنوز قاشق اول را نخورده ، رو به عباديان كرد و پرسيد : عبادي ! بچه ها شام چي داشتن؟ همينو. واقعاً ؟ جون حاجي ؟
نگاهش را دزديد و گفت : تُن رو فردا ظهر مي ديم .
حاجي قاشق را برگرداند . غذا در گلويم گير كرد .
حاجي جون به خدا فردا ظهر بهشون مي ديم .
حاجي همين طور كه كنار مي كشيد گفت : به خدا منم فردا ظهر مي خورم .(شهيد همت)

 3 نظر

بوی کباب

26 مرداد 1392 توسط شاه حسینی

هروقت مي خواهيم با سيد بريم توي شهر قدمي بزنيم ، يكي دو نفر جلوتر ميرند تا اگه بوي كباب شنيدند خبرش كنند . حساسيت داره به بوي كباب ، حالش خيلي بد ميشه . يه بار خيلي اصرار كرديم كه چرا ؟ گفتش : اگه تو ميدون مين بودي ودر حال خنثي كردن مين، به خاطر اشتباهي چاشني مين فسفري عمل ميكرد و دوستت برا اينكه عمليات لو نره ، اونو مي گرفت زير شكمش و ذره ذره آب ميشد و حتي داد نمي زد و از اين ماجرا فقط بوي گوشت كباب شده تو فضا مي موند ، تو به اين بو حساس نمي شدي !؟

 نظر دهید »

مهریه ما ...

26 مرداد 1392 توسط شاه حسینی

مهريه ما يك جلد كلام الله مجيد بود و يك سكه طلا.
سكه را بعد عقد بخشيدم اما آن يك جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خريد و صفحه اولش اينطور نوشت:
اميدم به اينست كه اين كتاب اساس حركت مشترك ما باشد و نه چيز ديگر،كه همه چيز فنا پذير است جز اين كتاب.
حالا هر چند وقت يكبار كه خستگي بر من غلبه ميكند،اين نوشنه ها را ميخوانم و آرام ميگيرم.
شهيد محمد جهان آرا

 5 نظر

عشق به امام حسین (ع)

16 مرداد 1392 توسط شاه حسینی

هم مداح بود هم شاعر اهل بيت.مي گفت «شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم و اربابم بي سر وارد شود؟»بعد شهادت وصيت نامه اش رو آوردند. نوشته بود قبرم رو توي کتابخونه مسجد المهدي کندم.سراغ قبر که رفتند ديدند که براي هيکلش کوچيکه. وقتي جنازه ش اومد قبر اندازه اندازه بود، اندازه تن بي سرش.
شهيد: حاج شيرعلي سلطاني***راوي: مداح اهل بيت حاج کاظم محمدي

 نظر دهید »

السلام علیک یا ابا عبدالله

12 مرداد 1392 توسط شاه حسینی


امام جماعت واحد تعاون بود. بهش مي گفتند حاج آقا آقاخاني. روحيه عجيبي داشت. زير آتيش سنگين عراق شهداء رو منتقل مي کرد عقب. توي همين رفت و آمد ها بود که گلوله مستقيم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدميش بودم. «هنوز تنم مي لرزه وقتي يادم مياد». از سر بريده شده اش صدا بلند شد:«السلام عليک يا ابا عبدالله»
شهيد محسن آقاخاني

 نظر دهید »

رسم روزگار

09 مرداد 1392 توسط شاه حسینی



برادران و خواهران، انسان رفتنى است و دنيا معبريست، جهت آزمايش افراد، پس دل به دنيا نبنديد ومهياى سفر آخرت شويد. شهيد پرويز محمدى

گفت : مادر جان بيا ناهار بخوريم . پرسيد : ناهار چي داريم مادر ؟گفت : باقالا پلو با ماهي
با خنده رو به مادر کرد و گفت : ما امروز اين ماهي ها را ميخوريم .و يه روزي اين ماهي ها ما را مي خورند
چند سال بعد … والفجر 8 … درون اروند گم شد …مادر تا آخر عمرش ماهي نخورد …

 نظر دهید »

کفاره گناهان

07 مرداد 1392 توسط شاه حسینی



برادران و خواهران مسلمانم، هدف از اين انقلاب اين بوده است كه در صدد اجراي احكام و قوانين قرآن و اسلام در درجه اول در خودمان، در خانواده مان و سپس به جامعه و كشورمان و به سرتاسر جهان برآييم.پس فردفرد ما در قبال جامعه كنوني، در برابر تمامي مستضعفين جهان مسئوليم.پس، راه چاره اش خودسازي فردي و اجتماعي است، و الاّ به جامعه اسلامي نخواهيم رسيد كه ان شاءالله ما اميدواريم جامعه صددرصد اسلامي به دست مهدي موعود(عج) اين منجي بشريت برقرار خواهد گرديد و از خدا فرج اين مقام الهي را مسئلت داريم. شهيد محمد نوري

شهردار اروميه بود 2800 تومان حقوق مي گرفت.يک روز بهم گفت: بيا هر چي تو اين ماه خرج داريم رو بنويسيم ، تا اگه چيزي اضافه اومد بديم به فقرا.همه چيز را نوشتم.از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ.آخر ماه که حساب کردم ، شد 2650 تومان
بقيه پول رو لوازم التحرير خريد داد به يکي از کساني که شناسايي کرده بود و مي دانست محتاجند.گفت: اين هم کفاره ي گناهان اين ماهمان !
راوي: همسر سردار شهيد مهدي باکري

 نظر دهید »

بوسه بر پیشانی

05 مرداد 1392 توسط شاه حسینی



برادران من هدف از زندگي چيست؟ خداوند قادر متعال انسان را آفريد تا به كمال برسد و ما كه داراي مكتبي پرمحتوا و غني هستيم بايد در راه اسلام و خدا جهاد كنيم و براي شهادت آماده باشيم و از بذل جان و مال خويش دريغ نورزيم. بار گران انقلاب خونبارمان بر دوش ما نهاده شده است. پس بكوشيم اصالت و رسالتمان را تا پاي جان حفظ كنيم. شهيد اكبر خيرالهي

خيلي آقا بود. تا مي شنيد رزمنده اي شهيد شده ، مي رفت و پيشوني اش رو مي بوسيد. تا اينکه خبر دادن توي يه عمليات به شهادت رسيده. به اتفاق چند تا از بچه ها رفتيم و به تلافي اون بوسه هايي که بر پيشوني شهدا زده بود ، پيشونيش رو بوسه باران کنيم. رسييديم بالاي سرش. پارچه رو کنار زديم. اما ديديم سر نداره…

 نظر دهید »

هرکس غیبت بکنه 50 تومان بندازه

02 مرداد 1392 توسط شاه حسینی



بر تابوتم يك جلد قرآن بگذاريد، تا مردم بدانند كه هدف من خدا بوده است و قرآن. نه هيچ چيز ديگر. شهيد شهيد عبدالله عبدالهي

يه روز که اومدم خونه چشماش سرخ شده بود نگاه کردم ديدم کتاب گناهان کبيره شهيد دستغيب تو دستاش گرفته
بهش گفتم: گريه کردي؟يه نگاهي به من کرد و گفت : راستي اگه خدا اينطوري که توي اين کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چي ميشه؟
مدتي بعد براي گروه خودشون يه صندوق درست کرده بود و به دوستاش گفته بود: هر کس غيبت بکنه 50 تومان بندازه توي صندوق بايد جريمه بديد تا گناه تکرار نشه
شهيد محمد حسن فايده به نقل از همسر شهيد

 نظر دهید »

هر چه بشنود به خدا می گوید

31 تیر 1392 توسط شاه حسینی


 بايد کلمه عشق را در صحنه عاشورا يافت. چگونگي پيوستن وبرگشتن عاشق به حضور معشوق، عشقي که دل را روانه باري تعالي کرده و فکر دنيوي را سلب مي کند. حسين(ع) اين عاشق بزرگ و مظهرعشق چگونگي اين امر را به ما رهروان حق آموخت.
شهيد سيف الله روستازاده

 كافي بود كسي را يكبار در نماز با توجه ببيند ، وقتي دو نفر به او مي رسيدند يكي آهسته به ديگري مي گفت:آدم قابل اعتمادي نيست، بايد مواظب حرف زدنمان باشيم و او با تعجب مي پرسيد:چطور؟
گوينده توضيح مي داد:هر چه بشود مي رود به خدا مي گويد. يك سره با خدا در حال حرف زدن است!
 نظر دهید »

تا عربی اش خوب بشه

31 تیر 1392 توسط شاه حسینی


 بايد جوان ها را تشويق كرد كه راه خدمت به اسلام و انقلاب را ادامه دهند و هيچ وقت از قرآن و دستوراتش فاصله نگيرند.
شهيد محمد قلى روز فراخ

 مراد که از مرخصي برگشت دمغ بود . کلي سين جيمش کردم تا گفت . يعني نگفت ، کارنامه اش را نشانم داد . از بالا تا پايين بيست بود و نوزده ، فقط عربي اش آن وسط دهن کجي مي کرد ، هفت .
… نشسته بود کنار چند تا اسير عراقي و دست و پا شکسته باهاشان حرف مي زد ، دهنم باز ماند گفتند يک ماهه کارش همينه ، مياد مي شينه با هاشون اختلاط مي کنه تا عربي اش خوب بشه .
 نظر دهید »

شیعیان حسین (ع) ، شیعیان زهرا (س)

29 تیر 1392 توسط شاه حسینی


 با مناجات و دعا و نماز دلت را آرام كن و بدان كه هرگاه خدا را بخواني صدايت را مي شنود.
شهيد محمد حسيني خادم

 به پسر ها مي گفت شيعيان حسين، و به ما شيعيان زهرا . کنارهم که بوديم ، مهم نبود کی پسر است کي دختر . يک دکتر مصطفي مي شناختيم که پدر همه مان بود، و يه دشمن که مي خواستيم پدرش را در بياوريم.
 نظر دهید »

عشقعلی

23 تیر 1392 توسط شاه حسینی


 با تو برادر عزيز بازارى! بدانيد كه خداوند بر ذره ذره كارهاى ما آگاه است و بايد جواب بدهيم، پس بيدار باش.
شهيد حسين قاينى

 آخرين روز سال امام علي (ع) بود به دوستان گفتم امروز آقا به ما عيدي خواهد داد.
در زيارت عاشوراي آن روز هم متوسل شديم به منظور عالم، حضرت علي (ع)، همه بچه ها با اشک و گريه، آقا را قسم که اين شهيدان به عشق او به شهادت رسيده اند.
از اميرالمومنيين (ع) خواستيم تا شهيدي بيابيم رفتيم پاي کار، همه از نشاط خاصي برخوردار بوديم مشغول کند وکاو شديم.
آن روز اولين شهيدي را که يافتيم با مشخصات و هويت کامل پيدا شد. نام کوچک او عشقعلي بود.
 نظر دهید »

خاطره شهدا

22 تیر 1392 توسط شاه حسینی


 آنهايي كه ولايت فقيه را قبول ندارند در هر مقامي كه باشند سرنگون خواهند شد.
شهيد دکتر بهشتي

اسم چمران معروف تر از خودش بود. وقتي عکسش رسيد دست اسرائيلي ها ، با خودشان فکر کردند « اين همان يارو خبر نگاره نيست که مي آمد از اردوگاه ما گزارش بگيرد؟! » آن ها هم براي سرش جايزه گذاشتند.
 نظر دهید »

مرگ

20 تیر 1392 توسط شاه حسینی


 آنان را که از مرگ مي ترسند ، از کربلا مي رانند.
شهيد سيد مرتضي آويني

نگاهش را دوخته بود يک گوشه ، چشم بر نمي داشت. مثل اين که تو دنيا نبود . آب مي ريخت روي سرش ، ولي انگار نه انگار . تکان نمي خورد . حمام پيران شهر نزديک منطقه بود. دوتايي رفته بوديم که زود هم برگرديم. مانده بود زير دوش آب . بيرون هم نمي آمد. يک هو برگشت طرفم،گفت« از خدا خواسته م جنازه ام گم بشه. نه عراقي ها پيدايش کنند، نه ايراني ها.»
شهيد ردائي پور
 نظر دهید »
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

فرهنگی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مذهبی
  • معصوم شناسی
  • حدیث
  • قرآن
  • کلام شهدا
  • مشاوره
  • احکام
  • اشعار
  • دانستنیها
  • سخن بزرگان
  • مسائل روز
  • تغذیه
  • نماز
  • نجم ثاقب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

حدیث روز



کد ذکر ایام هفته

ابزار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس