فرهنگی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مادر!من از تشنگی شهید شدم

09 مهر 1392 توسط شاه حسینی



خدايا مرا به خاطر گناهاني که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجيهشان مي کنم ببخش! شهيد مصطفي چمران

اسير شده بوديم،ما رو بردند « اردوگاه العماره » داخل اردوگاه تعدادي از شهداي ايراني رو ديدم .معلوم بود بعد از اسارت به شهادت رسيده بودند.
جمله اي که روي دست يکي از شهداي اونجا نوشته شده بود،با خوندنش مو به بدنم راست شد و به شدت گريه کردم.اون جمله رو هيچ وقت فراموش نمي کنم.شما هم بخونيد و فراموش نکنيد.
روي دست آن شهيد با خودکار نوشته شده بود:مادر! من از تشنگي شهيد شدم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: کلام شهدا لینک ثابت

نظر از: عیوضی [عضو] 
  • صدیقه کبری(س) بهار
عیوضی

سلام و خدا قوت

ایکاش بفهمیم این عزیزان چگونه آزادی و آزادگی را برایمان به ارمغان آورند و وظیفه هر کدام ازماها در برابر این هدیه باارزش این عزیزان چیه؟تا شرمندشان نشویم .ممنون متن زیبایی بود . التماس دعا

1392/07/09 @ 09:05


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

فرهنگی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مذهبی
  • معصوم شناسی
  • حدیث
  • قرآن
  • کلام شهدا
  • مشاوره
  • احکام
  • اشعار
  • دانستنیها
  • سخن بزرگان
  • مسائل روز
  • تغذیه
  • نماز
  • نجم ثاقب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

حدیث روز



کد ذکر ایام هفته

ابزار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس