دستان سبز
روز نیکوکاری
ای دل، تو سزاوارِ کرامتی. نگاه های منتظر، به تو خیره مانده است. اینک در جشن نیکوکاری دل های خسته را در میهمانی خود پذیرا باش و بدان لبخند را بر لب های چشکیده بباران. فردا که بهار آید دستانِ خود را سبز خواهی دید.
نثارِ ایثار
روز نیکوکاری
ای دل، تو سزاوارِ کرامتی. نگاه های منتظر، به تو خیره مانده است. اینک در جشن نیکوکاری دل های خسته را در میهمانی خود پذیرا باش و بدان لبخند را بر لب های چشکیده بباران. فردا که بهار آید دستانِ خود را سبز خواهی دید.
نثارِ ایثار
زراره می گوید : محضرامام (ع) عرض کردم : چرا برای میت جریده و چوب می گذارند ؟
حضرت فرمودند : به خاطر ان که مادامی که ان چوب تازه است عذاب و حساب از او دور می شوند
، حساب و عذاب کلا دریک روز و یک ساعت واقع می شوند و ان زمانی است که میت داخل قبر شد و مردم از سر قبر مراجعت کردند ، این دو چوب را برای همین همراهش می گذارند و بعد از ان که خشک هم بشوند دیگر نه عذابی خواهد بود و نه حسابی انشاء الله تعالی .
علل الشرایع ، شیخ صدوق ، جلد اول ، ص : 949
لقب باقر(ع) براي پيشواي پنجم
در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدين لقب مي خواندند زيرا علوم را مي شکافت و باز مي کرد. در صحاح آمده است: «تبقر، يعني توسع در علم ». و در قاموس گفته شده است: محمد بن علي بن حسين را باقر مي خواندند چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نيز ذکر شده است: آن حضرت را باقر مي خواندند چرا که علم را مي شکافت و به اصل آن پي مي برد و فروع علم را از آن استنباط مي کرد و دامنه علوم را مي شکافت و وسعت مي داد. ابن حجر در صواعق مي نويسد: «او را باقر(ع) مي خواندند و اين کلمه از«بقر الارض »اخذ شده است، يعني آنکه زمين را مي شکافد و مکنونات آن را آشکار مي کند. زيرا او نيز گنجينه هاي نهاني معارف و حقايق احکام و حکمتها و لطايف را که جز از ديد کوته نظران و ناپاکان پنهان نبود، آشکار مي کرد. »از اين رو درباره وي گفته مي شد که آن حضرت شکافنده علم و جامع آن و نيز آشکار کننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذکرة الخواص نيز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زيرا در اثر سجده هاي فراوان، پيشاني اش شکاف برداشته بود. برخي هم گويند چون آن حضرت از دانش بسيار برخوردار بود او را باقر مي خواندند. آنگاه به نقل سخن جوهري در صحاح مي پردازد.
شيخ صدوق در علل الشرايع به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از حابر جعفي پرسيدم چرا به امام پنجم، باقر مي گفتند؟گفت: «چون علم را مي شکافت و اسرار آن را آشکار مي کرد». در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند براي هيچ يک از فرزندان حسن و حسين اين اندازه از علوم، از قبيل تفسير و کلام و فتوا و احکام و حلال و حرام فراهم نشد که براي امام باقر . محمد بن مسلم نقل کرده است که از آن حضرت سي هزار حديث پرسش کردم.
http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/3799
علی بن ابی طالب (ع) چهارانگشتر به دست می نمودند : یاقوت به منظور بزرگی ، فیروزه به نیت نصرت و یاری شدن ، حدید چینی به قصد قوت و قوی شدن ، عقیق برای حفظ و مصون ماندن .
نقش انگشتر یاقوت ان حضرت :« لا اله الا الله الملک الحق المبین» و نقش انگشتر فیروزه ان سرور« الله الملک الحق المبین »و نقش انگشتز حدید چینی ان جناب «العزه لله جمیعا » و نقش عقیق ان مولا سه سطر به این شرح بود : « ماشاءالله ، لاقوه الا بالله ، استغفرالله ».
علل الشرایع ،شیخ صدوق ، جلد اول ، صفحه : 524-525
9 مهرماه، به عنوان روز سالمندان نامگذاری شده است تا گامی در راستای تکریم این پدران و مادران برداشته شود.
دوران سالمندی همانند دوران کودکی یا جوانی، یکی از مراحل زندگی است با این تفاوت که دوران کودک و جوانی، سرشار از انرژی و تلاش، ولی دوران سالمندی، همراه با تحلیل قوا و کاهش میزان فعالیتهای فیزیکی است.
تا قبل از قرن 21 میلادی، میانگین عمر، بسیار پایین بود. اما بهبود وضع تغذیه و پیشرفتهای چشمگیر پزشکی و ارتقای سطح بهداشت، سبب افزایش میانگین عمر شده است.
وجود شمار روز افزون سالمندان در اکثر کشورها موجب شده که مقامات دولتی و برنامهریزان اجتماعی، توجه بیشتری به این مسأله بکنند و به وضع مقررات تأمین اجتماعی مطلوبتر آنان همت گمارند.
همچنین با وجود کمکهای مالی فرزندان به ویژه در کشورهای آسیایی، باز هم اتکای سالخوردگان به تأمین اجتماعی بسیار است و از این رو باز هم حمایتهای مادی و معنوی دولتها را در این زمینه طلب میکند.
اگر چه در پرتو تحولات ناشی از انقلاب و به دلیل آداب و رسوم فرهنگی در جامعه ما، کهنسالان از جایگاه ویژهای برخوردار هستند، اما این بدان معنا نیست که هیچ سالمندی از محیط گرم خانوادهاش محروم نمیماند.
زیرا همه ساله، بر شمار سالخوردگانی که به آسایشگاههای سالمندان، در سراسر کشور مراجعه میکنند، یا از سوی اطرافیانشان به آنجا سپرده میشوند، افزوده میشود.
با این حال، به حکم الهی و فطری و سنت اجتماعی، فرزندان باید حرمت پدر و مادر خود را حفظ و به ایشان احسان کنند.