ترک نماز شب

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود :

برای شب شیطانی است که به او «رها» می گویند ، هنگامی که کسی از خواب بیدار شد و خواست نماز بخواند ، آن شیطان به او می گوید : ساعت بیدار شدن تو نیت ، فعلا زود است . سپس دوباره بیدار می شود ، باز شیطان به او می گوید : هنوز وقتت نرسیده است ، این چنین او را منع می کند و در خواب حبس کرده ، نگه می دارد ، تا صبح طلوع می کند . وقتی صبح طلوع کرد ، به گوش او بول می کند و زود بر می گردد ، با افتخار و شادی ، دمش را حرکت می دهد و با صدای بلند می خواند.1

در روایت دیگر آمده که وقتی شیطان به گوش او بول کرد ، گوشش سنگین می شود و دیگر نمی شنود .

وسایل الشیعه ، جلد 5 ، ص 280 ، حدیث 11

داروی بی ضرر

نقل شده چهار نفر از حکماء و دانشمندان معروف نزد انوشیروان جمع شده بودند : عراقی ، رومی ، هندی و سوادی . پادشاه به آنان گفت : هر یک از شما داروئی برایم تعریف کند که آن درد آور و ضرر نداشته باشد .

حکیم عراقی گفت : داروئی که مفید است و هیچ ضرری ندارد ، این است که هر روز قبل از اینکه چیزی تناول نمائی ، سه جرعه آب جوش بخوری .

حکیم رومی گفت : داروئی که مفید است و هیچ ضرری ندارد ، این است که هر روز مقدار کمی تخم شاهی ( که یکی از سیزیهای خوردنی است ) بلع نمایی .

دانشمند هندی گفت : دارویی که درد آور نیست و نافع است ، این است که هر روز سه دانه از هلیله سیاه بخوری .

حکیم سوادی که از همه آنان ماهرتر و حاذق بود ، ساکت ماند ، چیزی نگفت ، پادشاه به او گفت : چرا حرف نمی زنی ، ساکت هستی ؟ گفت : پادشاها ! آب جوش چربی کلیه ها را ذوب  کرده و معده را سست می کند و تخم شاهی صفراء را به هیجان می آورد و هلیله سیاه سوداء را تهیج می کند . پادشاه گفت : تو چه می گویی ؟ گفت : پادشاها !

دارویی که هیچ ضرری ندارداین است که تا گرسنه نشده ای ، نخوری و هنگامی که می خوری ، قبل از سیر شدن از غذا دست بکش ، در این صورت ضرری نمی بینی و شکایت نمی کنی ؛ مگر این که بیماری مرگ بیاید که چاره ای ندارد .

آمال الواعظین  ، تالیف : سید ابراهیم حسینی لیلابی ، جلد سوم ،  صفحه :191-192

شنیده بودی که بعد از اتمام هر نمازی ، یک دعای مستجاب داری که پیشوایان دین از تو خواسته اند آن را برای تعجیل فرج کنار بگذاری که سودش هم به خودت می رسد .

صادق آل محمد صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس بعد از نماز صبح و ظهر بگوید : اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نمی میرد تا اینکه حضرت قائم علیه السلام را درک کند .

موسوی اصفهانی ، مکیال المکارم ، جلد 2 ، صفحه 430

سر این که موی درکف دست نبوده ولی در پشت دست می روید

از هشام بن حکم نقل کرده که وی گفت از حضرت امام صادق علیه السلام سوال کرده و محضرش عرضه داشتم : سبب چیست که در کف دست مو نمی روید ولی پشت دست مو دارد ؟

حضرت فرمودند : دو سبب دارد :

الف : مردم می دانند زمینی که زیر پا لگدمال شده و زیاد بر ان راه می روند در ان چیزی نمی روید

ب: کف دست از اعضایی است که زیاد با اشیاء ملاقات می کند از این رو حق تعالی ان را این طور قرار داده که مو بر ان نروید تا نرمی و خشونت اشیاء درک شود و بدین ترتیب مانعی از حس کردن کیفیات اجسام در بین نباشد و اساسا بقاء مخلوقات بر همین بوده و هست .

علل الشرایع ، شیخ صدوق ، جلد اول ، صفحه : 355

سر معمول شدن تحیت بین مردم به عبارت

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ابوعبدالله محمدبن شاذان بن احمد بن عثمان پروازی می گوید : از وهب یمانی نقل کرده که وی گفت :

هنگامی که خداوند عزوجل تمام فرشتگان را به سجده نمودن به حضرت ادم علیه السلام وادار نمود و ابلیس از ان سر تافت و سجده نکرد پروردگار به ابلیس فرمود از صف فرشتگان خارج شو که تو رانده شده هستی و لعنت من تا روز قیامت برتو باشد سپس به جناب ادم علیه السلام فرمود :

ای ادم به سوی این فوج از فرشتگان برو و بگو :

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، پس ادم علیه السلام بر ایشان سلام نمود .

فرشتگان جواب داده و گفتند : و علیک السلام و رحمه الله و برکاته

و وقتی ادم علیه السلام به نزد پروردگار بازگشت حق تبارک و تعالی به وی فرمود :

این سلام تو و فرزندانت بوده که تا روز قیامت بین ایشان باید با همین عبارت معمول باشد.

علل الشرایع ، تالیف ، شیخ صدوق ، جلد اول ، صفحه : 357